اگر عشق، چنانکه عارفان با ما میگفتند مستلزم عبور از خویش باشد، پلهی نخست آن غلبه بر حبّ مال است. کسی که قادر به بذل و بخشش مالی نیست چگونه میتواند به مرحله عشق راه یابد؟
اگر نتوان به دل دستور داد که عاشق شو، اما میتوان خود را ملزم به مالبخشی کرد. وقتی جان ما به انفاق و داد و دهش خوگر شود، آرام آرام مستعد ارتفاع گرفتن تا عشق هم میشود.
که دیر یا زود باید گذاشت و گذشت....
سیل روزهای اخیر که جمع بسیاری از هموطنان ما را گرفتار و درمانده کرده است، موقعیت مناسبی است برای آنکه خودمان را ارزیابی کنیم. آیا به تأثر عاطفی از مشاهده تصاویر و اخبار مرتبط به این حوادث دلخراش اکتفا میکنیم یا بخشی از دارایی خود را با سیلزدگان قسمت میکنیم؟
چه خوب است اگر خود را به صفت «داد و دهش» بیاراییم و انفاق را به چشم ضرورتی برای بهروزی معنوی خود تلقی کنیم.
چقدر زیبا است اگر همهی هموطنان نیکوخصال، اعم از دانشآموز و دانشجو و کارگر و اقشار کمدرآمد تا صاحبان سرمایه و توانگران، فارغ از میزان دارندگی و بهرهمندی، قسمتی از دارایی خود به سیلزدگان اختصاص دهند.
بذل و بخششهای مالی ما، غیر از تقویت پایههای همدلی و انسجام ملی، غیر از ترمیم خرابیها و کاستن از آلام آسیبدیدگان، یک مزیت و حُسن بزرگ هم در بر دارد: تمرین عشق ورزیدن!
تمرین عشق ورزیدن و محبت کردن و آموزش آن به فرزندانمان، که تجربیات زندگی در همین تمرینهای بزرگ و کوچک اندوخته می گردد.
کاش هر کس به قدر توان دو سرانگشتش ، یا به سر سوزنی گره ای را باز کند که ما گره گشا می خواهیم نه گره ساز.
گره گشودن از کار فرو بسته کسی یا از دلهای به غم مبتلایی.
چو غنچه گرچه فروبستگی ست کار جهان
تو همچو باد بهاری گره گشا می باش
"خانواده هاجر" این بار نیز به نوبه خود با همراهی و همدلی دانش آموزان و اولیای عزیز سعی در برداشتن قدمهایی هرچند ناقابل در محضر حضرت دوست دارد
جمع آوری کمک های دانش آموزان دبستان هاجر در روزهای 25 و 26 دی ماه در دبستان انجام می شود .