تصویری را از تربیت ترسیم کنید. (2 )

 

 

 

مقطع پیش دبستانی

 

·        برای رفتارهای غیرقابل پذیرش ، به فرزندتان حق انتخاب بدهید. از قدرت انتخاب استفاده کنید.

 

«من نمی توانم به تو اجازه بدهم که ... ، اما تو می توانی ... یا ... .»

 

 

·        قوانین و محدودیت های ساده و روشن تعیین کنید . مطمئن شوید رعایت آن ها ساده و نقض کردنشان دشوار است. «نه » و «نکن» برای بچه ها روشن نیستند. وقتی مجبورید «نه» بگویید، به آن بچسبید و در این مسیر با ثبات باشید.

 

·        به بچه اجازه دهید و از او توقع داشته باشید که با پیامدهای رفتارش زندگی کند. او نیاز دارد بداند که مسئول اعمال خودش است.

 

·        از قضاوت درباره ی او یا حمله به شخصیتش اجتناب کنید. به فرزندتان بگویید چه کار کرده است و به او اجازه دهید بداند واقعا چه کرده است و درباره اش قضاوت کند. مطمئن شوید کل حقایق را در نظر می گیرید،کل داستان را می شنوید و به جای قضاوت کردن، ارزیابی و بررسی می کنید. اعمال مناسب را تعیین کنید یا به او اجازه دهید در این تصمیم گیری کمک کند. این کار بردباری می طلبد، اما ارزشش را دارد. هرگز عجولانه درباره ی کودکتان قضاوت نکنید.

 

 

·        مشکل را به طور کامل بررسی کنید تا راهی بیابید که به فرزندتان کمک کنید از آن تجربه کسب کند.

 

·        دلایل لازم برای رفتار و همچنین پیامدهای آن را برای فرزندتان توضیح دهید. به او بگویید :«کفشت را بپوش، بعد می توانی بیرون بروی.» یا «من می دانم دوست داری ... اما ...» یا «می دانم که عصبانی یا غمگین هستی». کار را آسان کنید.

 

·        درست رفتار کردن را برای او آسان و بد رفتار کردن را دشوار کنید. از خودتان بپرسید :« آیا این واقعا مهم است؟» ، «آیا فردا هم به این موضوع اهمیت می دهم؟» ، «چطور می توانم جلوی این رفتار بگیرم؟»

 

·        هرگز فرزندتان را با آن چه شما را به هدف اصلی تان نمی رساند و پیامدهای دور از دسترسی دارد و نیز تنبیه غیرمعمول ، تهدید نکنید. مثل : «من دیگر دوستت ندارم» هر چه تهدید شما مهمل تر و غیرعملی تر باشد، فرزندتان بیشتر از شما دور می شود. تنبیه علاوه بر عدم کارایی، موجب بی احترامی به فرزندتان می شود، عدم اعتماد را پرورش می دهد و نیز ترس را به او می آموزد.

 

·        از فرزندتان بپرسید چه عاملی به او کمک می کند تا درست رفتار کند. از او بپرسید:«چه طور می توانم کمکت کنم تا به یاد بیاوری ...؟»

 

·        در نظر داشته باشید که مقدار پایین گلوکز در خون می تواند عامل ایجاد بدرفتاری در شما یا فرزندتان باشد.

 

·        به رفتار او واکنش نشان دهید، مشکلات را پیش بینی کنید و کودکتان را برای رویایی با مشکلات آماده کنید. «وقتی سوار ماشین می شویم، زمان یادی طول می کشد تا به خانه ی مادربزرگ برسیم. بنابراین چند تا اسباب بازی برای خودت بیاور تا در راه حوصله ات سر نرود. »

 

 

·        ناکامی فرزندتان را درک کنید و تلاش هایش را تصدیق کنید. مثلاً به او بگویید: " می دانم که راه طولانی است و برای تو سخت است که مدت زیادی بی حرکت بنشینی . "

 

 

 

گوش کردن موثر

 

 

 

 

گوش کردن موثر که به عنوان گوش کردن فعال نیز شناخته می شود، روشی ارتباطی استکه شما آن چه را ممکن است فرد را آزار بدهد، در نظر می گیرید. برای انجام چنین کاری ، شما باید با ابراز بیاناتی به حرف یا سکوت بچه عکس العمل نشان بدهید، نه با طرح سوال درباره ی احساسات او، درست یا نادرست، که به آن تردید دارید. مشخص کردن احساسات، به آن دشواری هم که به نظر می رسد نیست.

 

اجازه دهید فرزندتان بداند که افسرده شدن، نگرانی ، ناراحتی، ترسیدن، آسیب دیدن، کسل شدن، عصبی شدن، دستپاچگی و ... درست، طبیعی و سالم است و این که هر کسی گاهی این احساسات را دارد، اگرچه همه درباره ی آن صحبت نمی کنند. کسانی که در باره ی این احساسات صحبت می کنند، خیلی زود حالشان بهتر می شود. زمان خواب، در اتومبیل و هنگام پخت و پز، فرصت های خوبی برای صحبت در این زمینه ها هستند.

 

 

سودمندی های گفت و گوی بی پرده، ارزش تلاش برای گوش کردن موثر را دارد. تمرین کمک می کند و استفاده از کلمات قلنبه سلمبه نه تنها ایرادی ندارد، خزانه ی لغات را غنی تر می کند. در اینجا نمونه هایی آمده که گفت و گو را بی پرده و احساسات را آشکار می کند.

 

·        وقتی کودک خردسال گریه می کند، ممکن است بگویید: «بی شک خیلی سخت است که منتظر بطری شیرت بمانی ، یا، خواب آلوده باشی و نتوانی استراحت کنی. »

 

·        وقتی کودک خردسال آسیب می بیند و مجروح می شود:«حتماً خیلی درد دارد.»

 

·        وقتی کودک نوپا بدخلقی می کند:« وقتی نمی توانی به من بگویی که چه می خواهی یا نمی توانی آن چه را می خواهی داشته باشی، مطمئناً خیلی احساس ناکامی می کنی!»

 

به محض این که کودکتان بتواند صحبت کند، می تواند موافقت کند که حق با شماست یا با نشانه ای به شما پاسخ دهدکه درک بهتری از شرایط به دست آورید. فقط به خاطر داشته باشید که کودکتان احساساتی دارد اما ممکن است نتواند آن ها را مشخص کند یا بر زبان بیاورد یا حتی چرا آن ها را دارد.

 

·        وقتی کودک پیش دبستانی تان به نظر می رسد که افسرده است: «به نظرم چونامروز نمی توانی مدرسه بروی، حوصله ات سر می رود. حتماً دلت برای دوستانت تنگ می شود.»

 

·        وقتی فرزندتان احساس درماندگی می کند:«به نظر می رسد که روز خیلی بدی داشتی .» یا اگر او بگوید که روز واقعا بدی داشته است: «اگر شنونده ی خوبی می خواهی، دوست دارم درباره ی آن بشنوم.»

 

·        وقتی کودکتان دروغ می گوید: «تو دوست داری دوباره اوضاع را رو به راه کنی و خیال می کنی با گفتن یک داستان می توانی چنین کاری بکنی. »

 

·        وقتی کودکتان از عملکردش عصبی است:«هیچ اشکالی ندارد که دربارهی این عصبی باشی و احساس هیجان کنی. بدنت آماده می شود که ... .»

 

·        وقتی کودکتان با فیلم، کتاب یا نمایش تلویزیونی ترسناک مواجه می شود:«ممکن است ترسیده باشی که مبادا چنین اتفاقی برای تو بیفتد.»

 

·        اگر کودکتان خبرهای بدی بشنود: «نگران هستی که پدرت به تو آسیب برساند، یا ، مادرت ممکن است تو را ترک کند یا بمیرد یا خانه ات ممکن است آتش بگیرد.»

 

تأیید احساسات را با گوش کردن موثر برای احساسات مثبت نیز به کار ببرید: «می توانم ببینم که درباره ی چیزی واقعاً هیجان زده هستی.»

 

 

 

مقطع دبستان

 

ترک خانه و رفتن به مدرسه، دیدگاهی تازه و قدرتی جدید به بچه ها می دهد.

 

 

·        به آرامی در تربیت فرزندتان تغییر ایجاد کنید. بچه های شش تا نه ساله قدرت و توانایی شان را امتحان می کنند و ممکن است توهین، دروغگویی و حتی دزدی را بیازمایند. پیامدهای کارشان را به آن ها توضیح دهید. مثلاً بگویید:«کاری که انجام دادی اشتباه بود و نمی توانم آن را نادیده بگیرم.»

 

·        کاری را که لازم است انجام شود بیان کنید و سپس بپرسید :«چطور می توانیم این کار را انجام دهیم؟» به بچه ها اختیار بدهید و نحوه ی حل مسئله را به آنان ارائه کنید.

 

·        اجازه دهید و انتظار داشته باشید که فرزندانتان با پیامدهای طبیعی رفتارشان زندگی کنند. آنان نیاز دارند بدانند مسئول اعمال شخصی شان هستند. پیامد طبیعی فراموش کردن کاپشن، خیس شدن است و پیامد منطقی ریختن شیر روی زمین، تمیز کردن آن است.

 

·        از شب قبل برای صبح برنامه ریزی کنید: لباس ها و لوازم مدرسه اش راآماده کند، به موقع بخوابد و صبح زود بیدار شود.

 

 

 

·        به یاد داشته باشید حتی بچه هایی هم که در سن مدرسه هستند گاهی نمی توانند همه رفتارهایشان را کنترل کنند. همواره از بچه بپرسید :«چه طور می توانم به تو کمک کنم تا به یاد بیاوری؟»

 

·        از رفتار غیرقابل پذیرش فرزندتان فاصله بگیرید تا خودتان را در سطح بزرگسال حفظ کنید . وقتی طوفان فروکش کرد، دوباره به مشکل برگردید و احساسات فرزندتان و خودتان را بررسی کنید.

 

·        به یاد داشته باشید، فرزندتان با با شما بدرفتاری نمی کند یا بر شما خشم نمی گیرد.

 

·        به هر یک از فرزندانتان توضیح دهید که شما با همه ی آن ها منصفانه رفتار خواهید کرد ولی نه همیشه به طور یکسان

 

·        پیامدها را متناسب با بدرفتاری کودک در نظر بگیرید، و با فرزند بزرگ ترتان، متقابلاً روی آن توافق کنید.

 

·        وقتی متوجه می شوید مسئله ای را زیادی برای فرزندتان تکرار می کنید، بیشتر اوقات گفت و گوی تان با شکست مواجه می شود. روش ارتباطی دیگری پیدا کنید یا جملات و کلماتتان را تغییر دهید.

 

·        به فرزندتان آزادی بدهید که احساساتش را درک کند، آن چه را می خواهد طلب کند، افکارش را در نظر بگیرد و خودش را بدون ترس از تنبیه روحی و جسمی ابراز کند.

 

·        به فرزندتان اطمینان دهید که وقتی موقعیت برای زندگی تهدیدکننده می شود و از نظر بدنی خطرناک و از نظر اخلاقی نادرست است، شما باید از او مراقبت کنید و حتماً مداخله خواهید کرد.

 

 

 

 

 

برگرفته از کتاب : چه گونه فرزندم را تربیت کنم ؟

نویسنده : دکتر ملانی بازارت

مترجمان : الهام آرام نیا ، شمس الدین حسینی